مشاوره و راهنمایی

جریان یاری دهنده در جهت انتخاب، طرح ریزی و ادامه یک زندگی معقول و موفقیت آمیز

مشاوره و راهنمایی

جریان یاری دهنده در جهت انتخاب، طرح ریزی و ادامه یک زندگی معقول و موفقیت آمیز

دلیل زندگی

شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۴۰ ب.ظ

 

روزی حضرت عیسی ( ع ) در محلی نشسته بود . پیرمردی داشت زمین را برای زراعت آماده می کرد . حضرت گفت :" خدایا ! آرزو را از دل این مرد زایل کن ."

همان دم پیرمرد بیل خود را به یک طرف انداخت و روی زمین خوابید . ساعتی گذشت ، عیسی ( ع ) باز گفت :" خداوندا ! دوباره آرزو وامـــــــید را به او برگردان ."

ناگاه پیرمرد از جا برخاست و شروع به کار کرد . حضرت از او پرسید :" چه شد بیل را بر زمین گذاشتی و باز بعد از ساعتی ، آن را برداشتی و به کار مشغول شدی ؟"

پیرمرد گفت :" در حین کار کردن با خودم گفتم تا کی باید زحمت بکشی ؟ تو پیر و از کار افتاده ای ، شاید اجل همین الان به سراغت بیاید . با این اندیشه ، از کار دست کشیدم ." وقتی روی زمین دراز کشیده بودم ، با خود گفتم :" حالا که زنده هستی ، باید کار کنی و زاد و توشه ای فراهم آوری ." این بود که باز بیل را برداشتم و مشغول به کار شدم .

با استقامت می توان امــــــیدوار بود و با امـــــــــید می توان پایداری کرد . کسی که از رسیدن به مقصود ناامــــــید شده و استقامت نداشته باشد ، همه ی مشکلات را غیرقابل حل می بیند ، چرا که امـــــــید لازمه ی تداوم زندگی است.

ویکتورهوگو معتقد است :" امـــــــید در زندگی انسان همان قدر اهمیت دارد که بال برای پرندگان ."

دهخدا می گوید :" امـــــــید و آرزو آخرین چیزی است که دست از گریبان بشر بر می دارد."

  • نامیه راگردی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی